نَــــقدانه

محتوای علمی، آموزشی و تخصصی

نَــــقدانه

محتوای علمی، آموزشی و تخصصی

نَــــقدانه

او...

عرفان چشم

سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ

💠عرفان چشم- این عضو بی‌زبانِ ناطق
چشم آدمی شباهت بسیار عجیبی به کهکشان دارد؛
شاید از این روست که عرفا، انسان را نسخه کوچکی از عالم هستی می دانند؛
و به انسان «مردمک چشم» می گویند و معتقدند خداوند از دریچه مردمک چشم انسان، به جهان نظر می‌کند.
چشم در دوران باستان نماد ایزدانی است که همه چیز را مى‌بیند.
مردمک که سوراخ کوچکی در نقطه میانی عنبیه است، تمام اسرار درون آدمی را با کاهش و افزایش قطرش فاش می‌کند.
در آثار هنر باستان، گاه چشمان بی‌مردمک هم دیده می‌شود شاید از آن رو که آدمی را باید که از تماشای بیرون به درون آمده و از سیر آفاق به انفس.
حتی در دوران باستان نیز چشم را پنجره‌ی روح، دروازه‌ی خورشید و نیز مرکز جهان می‌دانستند.
ادبا و عرفا و شعرا نیز با چشم، بازی‌ها کرده‌اند، از چشم خمار و چشم آهوانه وچشم عنایت تا چشم شهلا و چشم نرگس و چشم مست؛
مولانا همه‌تن چشم می‌شود و عرفایی چون حلاج «رأیت ربى بعین قلبى فقلت من انت فقال انت» به چشم قلب، خدا را می‌بینند.
از میان رنگهای چشم نیز سیاهی رمزی غریب است؛
و سیه‌چشمان، زیبارویانی فریباتر.
چشم انسان مراتبی دارد و معانی بلندی؛ «نگاه»، «رؤیت»، «ادراک»، «چشم‌های چند بعدی»،«چشم دل»، «چشم برزخی »و... همه از مواردی است که ‌می‌توان دنیایی درباره هریک سخن گفت.

 

 

چشم سوم (Third Eye)
چشمی که بیشتر متضمن ادراک است تا ابزاری برای دیدن.
در بودیسم و هندوئیزم، این چشم را گویند وسط پیشانی است که در آئین هندو به چاکرای آجنا اشاره دارد.
چشم خرد، مرکز آگاهی، یا چشم بصیرت نام‌های دیگر این چشم هستند. این چشم معمولاً به صورت سه خط افقی در بالای ابروان طرح می‌شود. در تائویسم، این چشم در بین دو چشم انسان قرار دارد، و زمانی که این دو چشم بسته باشند، این چشم که به آن چشم ذهن نیز می‌گویند، باز است. در تائویسم معتقدند این چشم از مراکز اصلی انرژی بدن است و در چاکرای ششم قرار دارد، به مانند نصف‌النهاری که نیمکرة راست و چپ بدن را از هم جدا می‌کند.
برخی طرفداران تئوسوفی نیز معتقدند این چشم، غده صنوبری نیمه‌خفته‌ای است بین دو نبمکره مغز.

جالب است بدانید بیندی یا خال قرمزی که زنان هندو وسط پیشانی خود می‌گذارند ارتباط زیادی با چاکرای ششم یا چاکرای پیشانی دارد.

چشم سوم در اسلام
چشم سوم در مفاهیم دینی و اسلامی همان چشم برزخی یا چشم بصیرت یا چشم دل است که فعل آن، مکاشفه است؛ یعنی حجاب‌هایی فرو می‌افتد و او گوشه/گوشه‌هایی از عوالم و وقایع آن‌سوی پرده را می‌بیند؛ این چشم، همان چشم عرفانی است.
چشمی است برای مشاهده باطن هستی؛ ابراهیم‌وار ملکوت هستی را شهود کردن.
این چشم مانند چشم سوم هندو، نمود بیرونی و ظاهری ندارد، خط و خال هندوی روی پیشانی نیست؛
این چشم در دو صورت در دنیا نصیب می‌شود:
یا از افاضات خداوند است (مانند آنچه انبیاء و اولیاء دارند)
یا با تهذیب نفس (طی منازل عرفانی منطبق با دین مانند عبادات و عمل خالصانه).

یک‌جا هم همه چشم برزخی‌شان باز می‌شود: دم مرگ.
حَتَّی إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِ‏ ارْجِعُونِ
تا آن‌گاه که مرگ یکی از ایشان فرا رسد، گوید: پروردگارا، مرا بازگردان.
[علت درخواست بازگشت برای آن است که به یکباره دم مرگ می‌بینند و می‌فهمند هرچه خدا گفته راست بوده است، برای همین از آنچه کرده و نکرده‌اند، می‌ترسند]

چشم قرآنی
چشمی که بیمار نباشد، چشم سلیم است. پس باید مراقب چشم بود تا بیمار نشود.

بیماری‌های چشم:

  • چشم غافل: چشمی که خدا بر آن مُهر زده باشد (طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ)
  • چشم خائن: بیشتر معطوف به حالات نگاه است:
    • چشمی که نگاهش ریاکارانه باشد؛
    • چشمی که دزدیده بنگرد؛
    • چشمی که به حرام بنگرد (مانند چشم‌چرانی)
    • چشمی که با اشارت باشد (اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی رَمَزَاتِ الْأَلْحَاظِ)
    •   چشمی که به حقارت بنگرد (و لااَقولُ لِلَّذینَ تَزْدَرى اَعْیُنُکُم لَنْ یُؤْتِیَهُمُ اللّهُ خَیْرا )
    • چشم عیبجو: چشمی که در پی یافتن خلل در نظام هستی است ( ثُمَّ ارْجِعِ البَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنْقَلِبْ اِلَیْکَ البَصَرُ خاسِئا و هُوَ حَسیرٌ)

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">