«سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ»
چرا باید نماز را به عربی بخوانم؟
پاسخ ساده است؛
چون خواندن نماز به زبان غیرعربی، یعنی ترجمه نماز و ترجمه، کش و قوس فراوان دارد که چند قوس آن از این قرار است:
1. مترجمان مختلفِ یک اثر هرگز ترجمههایشان یکسان نیست، یعنی شبیه به هم نیست! محال است شما یک اثر، یک کتاب، یک رمان یا هرمتن دیگری به دست چند مترجم بدهید و یک ترجمه یکسان تحویل بگیرید! پس اگر قرار باشد هرکس به زبان خودش نماز بخواند، امکان تغییر، تحریف و تفسیر و حتی اعمال سلیقه در اذکار نماز مخصوصاٌ حمد و سوره وجود دارد و ماهیت پیام از بین میرود.
2. اگر نگوییم زبان عربی جامعترین زبانهاست اما به اذعان زبانشناسان میتوان ادعا کرد یکی از جامعترین و کاملترین زبانها است. بسیاری از مفاهیم، قواعد، اصطلاحات و... این زبان به راحتی به کسوت ترجمه درنمیآید؛ مخصوصاً وقتی قرار باشد یک متن مقدس (مثل نماز) ترجمه شود. مثلاً همین عبارت به ظاهر ساده «الحمدلله»؛ «ال» در عربی دایره وسیعی از معانی و قواعد را در بر دارد و به راحتی قابل ترجمه نیست؛ «حمد» در ظاهر به معنی «ستایش» است اما در اصل لغت عربی یعنی سزاوار ستایش بودن به نحوی که چه به کسی لطفی کرده باشد یا نکرده باشد؛ «الله» نه جمع میپذیرد نه جنسیت، حالا فرض کنید یک انگلیسی زبان معادل الله را God بگیرد، در حالی که god در انگلیسی هم جمع و مفرد دارد هم مذکر و مؤنت (godess, gods). وقتی ترجمه یک الحمدلله ساده امکانپذیر نیست، چطور میشود همه اذکار نماز را ترجمه کرد و مفاهیمش را انتقال داد؟!
3. ترجمه روح زبان مبداء را ندارد.
4. هربار از هر متنی ترجمهای صورت پذیرد، همیشه این فرض و این احتمال وجود دارد که ترجمهی بهتری هم هست... یعنی همیشه هستند کسانی که از ترجمه یک ایراد فنی و زبانی بگیرند و به زعم خود پیشنهاد بهتری داشته باشند. پس در ترجمه دست بالای دست بسیار است.
5. در دین اسلام مفهومی به نام «جماعت» وجود دارد، از جمله نماز جماعت؛ تصور کنید نماز جماعت برگزار شود و هرکس به زبان خودش نماز بخواند...
6. حتماً ترجمههای مختلف از یک متن، باعث اختلافات جدی خواهد شد. یکی از تهمتها به پیامبر (ص) این بود که قرآن از سوی غیرخدا به او تعلیم شده، بعد آیه آمد [نساء:82] اگر این قرآن از سوی غیرخدا بود، حتما اختلاف در آن بالا میگرفت. پس تکثر همیشه موجب تفرقه است.
7. نماز با دعا فرق دارد؛ نماز یک دستور واجب و روشمند است. روش آن همان است که از پیامبر (ص) رسیده؛ اما دعا مستحب و به هر زبانی و در هر زمانی و هر مکانی و هر حالتی امکانپذیر است.
8. زبان بینالمسلمین عربی است، همانطور که زبان بینالمللی انگلیسی است. اگر جامعه مدرن تازه به این نتیجه رسیده باشد که باید یک زبان واحد برای مفاهمه بین ملتها وجود داشته باشد، اسلام در هزار و اندی سال پیش چنین ضرورتی را پیشبینی، واجب بلکه عملی کرده بود. این زبان واحد بینالمسلمین برکات بسیاری دارد از جمله موجب وحدت است. دینی که ادعای جهانی بودن دارد، برای رسیدن به وحدت و تفاهم جهانی نیاز به زبان واحد دارد. همانطور که پیامبر واحد است، قبله واحد است، زبان هم واحد است.
9. یقین بدانید اگر همه مجاز بودیم به زبان خودمان نماز بخوانیم حتماً الان باید به این پرسش پاسخ میدادیم که «چرا اسلام زبان واحدی برای نماز مشخص نکرد؟!». در سوره فصلت:44 آمده است که اگر قرآن را به زبان غیرعربی نازل میکردیم، بهانه میکردند که قرآن عجمی برای رسول عربی؟! و میگفتند چرا این آیهها و سخنان قرآن واضح نیست؟! و... . خلاصه آنکه بهانهگیر، بهانهاش را جور میکند.