«سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ»
افلاطون داستانی از سقراط نقل میکند درباره گفتگوی تاموس و تئوس؛
تئوسی که مخترع است و نزد تاموس (خدای مصریان) رفته تا اختراعات خود را نشانش دهد: هندسه، نجوم، حساب، ... و نوشتن!
اصرار دارد که اینها باید در دسترس همه مردم مصر قرار گیرد. در وصف هریک سخنی گفت و چون به «نوشتن» رسید گفت:
من جایگزینی برای حافظه و خرد کشف کردهام!
تاموس گفت:
- آنچه تو کشف کردهای در واقع باعث میشود مردمان از حافظه خود دست بکشند و دچار فراموشی شوند. کشف تو برای یادآوری است نه یادسپاری!
و اما در مورد خرد، شاگردانت بیآنکه به واقع خردی داشته باشند، به خردمندی فقط شهرهاند، آنها بیآنکه به درستی فرابگیرند، فقط حجم زیادی از اطلاعات نزدشان است... و چون بجای خرد واقعی پر از غرور خرد هستند، در واقع باری بر دوش جامعه خواهند بود.
They will receive a quantity of information without proper instruction . . . And because they are filled with the conceit of wisdom instead of real wisdom they will be a burden to society.
نیل پستمن در کتاب Technology از این داستان استفاده کرده و تاموس و تئوس را «پیامبران تک چشم» One-Eyed Prophets نام مینهد، پیامبرانی که هر کدام، یکی از چشمهایشان بسته است و پیامبر دیگر چشم مخالفش؛ بعبارتی یعنی هریک به میزانی از حقیقت سخن میگویند. ... در حالیکه برای درک حقیقت، به هر دو چشم، آن هم دو چشم باز نیاز داریم.
تکنولوژی (فنآوری) همین است، بدانیم هم میدهد هم میگیرد؛
پس تکچشم نباشیم،
فناوری ما را دچار غرور علمی و خودشگفتی نکند؛
حافظه خدادادی را به حافظه اینترنت فروختهایم و به خردمندی شهره شدهایم!
دوران معاصر مملو از فناوری است،
و همه مانند تئوس، تکچشم،
فقط به کشفیات هیجان داریم در حالی که باید بدانیم فناوری هم میدهد هم میگیرد،
اگر do میکنیم، باید بتوانیم undo هم کنیم.
با تصرف: Flickering Pixels/ By: Shane Hipps